ایران پس از اسلام پس از چیره شدن اعراب بر ایران، هنر سنتی ایرانیان تحت تأثیر کانونهای هنر اسلامی که در آنها به کار بردن تصاویر ممنوع شد قرار گرفت. در این دوره، شیوههایی مانند برجسته کاری، ملیله دوزی با سنگهای گرانبها و نیمه گرانبها و مینا کاری (مینا سیاه) به کار گرفته میشد. در دو دهه آغازی پس از اسلام، طرحها و نقش و نگارها به طرحهای سنتی مربوط به روم شرقی و سنتهای آرایشی دوره ساسانی، محدود شد. در سدههای ۹تا ۱۲ الگوهای اسلامی به صورت آمیزهای از طبیعت و شکلهای هندسی، گسترش یافت. در طی سدههای ۱۲ و ۱۳، دست بندهای ایرانیان از زر، سیم و برنز، به صورت رویههای فلزی ساخته میشدند. گوشوارههایی هلالی شکل از زر، و آراسته با ملیله، روبان، پیچک، جوانه و مهرههایی با طرحهای گوناگون ساخته میشدند و گردنبندهای طلا از کنار یکدیگر قرار گرفتن مهرهها ساخته میشدند. در میان طلا و جواهرات این دوره اشیایی چارگوش یا استوانهای شکل، ساخته شده از زر، نقره، برنز و سنگهای گران بها، که بر روی آنها «نوشته» وجود دارد یافت میشود که از آنها به عنوان حرز و طلسم استفاده میشدهاست. نقش و نگارهای کنده کاری شدهای از این زمان بازمانده که دربردارنده معانی نمادین و حتی نقشهای عربی–اسلامی و طرحهایی از جانوران است. از سده چهاردهم به بعد، نسخههای خطی کشف شده، منابع معتبری برای آگاهسازی دربارهٔ جواهرات ایرانی بهشمار میآیند.
تیموریان تیمور، حامی بزرگ انواع هنرها بود. او علاقه بسیاری به سنگهای رنگی و روکشهای فلزی داشت و این ویژگی او باعث شد که این نقش و نگار و شگردها برای دورههای دیگر (صفوی و قاجار) زنده بمانند. در زمان مغول و تیموریان، موهای آرایش شده با جواهرات برای زنان و نیم تاجهایی از جواهر برای مردان در میان اعیان و اشراف، پر کاربرد بودهاست.
صفوی مینیاتور، منبع اطلاعاتی با ارزشی در مورد جواهرات و سلیقههای این دوره است. زنان و مردان صفوی، از یک مد یکسان در مورد زینت آلات پیروی میکردند و بیشتر ایرانیان به تزئین پوشاک و فنجانهای مجلسی، آبخوری و کوزهها با سنگهای گران بها؛ علاقه بسیاری نشان میدادند. در این دوره، جواهرات گرانتر و ساخت آنها تخصصیتر شد.
قاجار جواهرات مربوط به این دوره، به شدت تحت تأثیر طرحها، نقش و نگارهای غربی بودند. یکی از ویژگیهای جواهرات این دوره، مینا کاری تکههای طلا و آرایش آنها با سنگهای رنگی است. در سده نوزدهم، سنتهای اصیل و بومی به دلیل نفوذ اروپاییان کمرنگتر شدند، اما طرحهای سنتی سایر اقوام از جمله قوم کرد، همچنان پا بر جا ماندند. در پایان دوره قاجار و در قرن بیستم، جواهرات، بدلی و تکراری شدند الگوهای خارجی، به گونهای کپی میشدند که طرحهای ایرانی، نفوذ کمی بر روی آنها داشتند. غربگرایی نادرست در جامعه، به صورت مد و پیروی از طرح و نقشهای غربی در این دوره آغاز شد.